پانزدهـــم فروردین

شـُـخم زنی افتاده بر جانِ شیارهای مغزش!

پانزدهـــم فروردین

شـُـخم زنی افتاده بر جانِ شیارهای مغزش!

ای دل به سردمهری دوران،صبور باش
کــز پی رسد بهــــــــار،چو پائیز بگذرد


  • ۰
  • ۰

تنها قابِ اتاقِ من، پنجره ای ست که شده تکیه گاه شاخه های درختِ تاکِ حیاطِ خانه ی ما.

قابی که به من ثابت کرده خزان هم نمی تواند ریشه های درختی را که امید به آمدنِ بهار دارد را بخشکاند.

که می گوید من از هر چه امید هست، دست شسته ام؟

من پا به پای درخت و این قاب به انتظار بهار نشسته ام.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی