پانزدهـــم فروردین

شـُـخم زنی افتاده بر جانِ شیارهای مغزش!

پانزدهـــم فروردین

شـُـخم زنی افتاده بر جانِ شیارهای مغزش!

ای دل به سردمهری دوران،صبور باش
کــز پی رسد بهــــــــار،چو پائیز بگذرد


۱۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اتفاقهای خوب می خواهد، یک نفس راحت از انتهــای شـُش هایـَش می خواهد، باران می خواهد، لِـی لِی کردن در حیاط خانه ی ننه جان را می خواهد، پنج کیلومتر آنطرف تر از شهر را می خواهد، اینکه سرش را بی تفاوت به نگاه آدمهــا، از شیشه ی پیکان وانتِ قراضه ای بیرون آورد و با صدای بلند آواز بخواند و کودکی کند. بی بهانه بخندد. دلواپسیهایش را پـَس بزند و آینده را بسپارد به دستِ خودِ آینده! 

 

 

پانوشتــ :

 

 

هوای دلم ناخوش است امروز! نه اینکه غــم هم پیاله ام شده باشد؛ نـــــه! دلم در گذشته اش پرسه می زند. هوایی شدهــ .همین.

 

  در این همه بی قانونی و همهمه، چه می شود بهار هم بی قانونی کند و زودتر از راه برسد؟!

 

 دلم بهــار می خواهــد.



 

  • ۰
  • ۰

دیشب از دوست عزیزی حرفهایی شنیدم که گویا ده سیلی آبدار نثار روح و روانم کرده.

صبح که بیدار شدم آمدم تا وبلاگ را حذف کنم اما دلِ خانه خرابمان ترجیح داد که اینجا باقی بماند برای روزهای باقی عمر! بالاخره آدمیزاد است دیگر... نیاز به درد و دل دارد. این روزها هم که گوش و دل آدمیان کمیاب شده! پس باید دو دستی وبلاگت را بچسبی تا گهگاهی که دلت از حرف لبریز شد بیایی اینجا و تمامِ ذهنیات و حرفهای نگفته ات را یکجا غی کنی!



 

  • ۰
  • ۰

مدتی بود که در کنج ویرانه های ذهنم چمباتمه زنان روزها را به باد فنا می دادم و اصل را رها کرده بودم و چنان به فرع چسبیده بودم که انگار خدا تمام بدبختی ها را بر من نازل کرده! :/ . دوستی عزیزتر از جان دارم که در این روزهای لبریز از تشویش لحظه ای از من غافل نشد و تمام نگرانی ها و اضطرابم را با صبر و حوصله ی خویش، از من ربود و خروار خروار امید به خوردم داد تا دوباره این منِ به خواب رفته را بیدار کنم. اگر حالم را بخواهم ثبت کنم باید بگویم بمب انرژی هستم :)) ... خِیــر سرِ مبارک تصمیم گرفته شد برای مدتی ننویسم تا در غیاب من سِرور بیان  و بیان نشینان عزیز هم بتوانند نفسی تازه کنند! اما مگر می شود ننوشت؟! آن هم از دوستی که در این زمانه؛ این چنین تو را با مهربانیهایش در آغوش گرفته؟! ...  این را مختص  تو  می نویسم »  ماندگــار باشی رفیــق .